این پژوهش با هدف، ارائه الگوی بهینه انتخاب استراتژیهای مدیریتدانش جهت پایش فرایندهای داخلی به کمک مدل ترکیبی دیمتل و تحلیل شبکه فازی در یکی از سازمانهای نظامی انجام شده است. این تحقیق در دو فاز میدانی انجام پذیرفته است. جامعهآماری فاز نخست 44 نفر از خبرگان به روش نمونهگیری هدفمند که شامل صاحبنظران اساتید دانشگاههای تهران، ...
بیشتر
این پژوهش با هدف، ارائه الگوی بهینه انتخاب استراتژیهای مدیریتدانش جهت پایش فرایندهای داخلی به کمک مدل ترکیبی دیمتل و تحلیل شبکه فازی در یکی از سازمانهای نظامی انجام شده است. این تحقیق در دو فاز میدانی انجام پذیرفته است. جامعهآماری فاز نخست 44 نفر از خبرگان به روش نمونهگیری هدفمند که شامل صاحبنظران اساتید دانشگاههای تهران، شهید بهشتی و دفاع ملی در حوزههای مدیریت و مهندسی صنایع به همراه مدیران و معاونین سازمان نظامی و در فاز دوم شامل 310 نفر از کلیه پرسنل ستادی سازمان بوده که از این تعداد به روش تصادفی ساده، 201 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدهاند و با استفاده از پرسشنامههای محقق ساخته مقایسه زوجی در فاز اول و پرسشنامه استاندارد در فاز دوم و با کمک نرمافزارهای S.P.S.S و Super Decision دادهها جمعآوری و تحلیل شده است. نتایج فاز نخست انتخاب استراتژی مستندسازی بهعنوان بهترین استراتژی برای پایش فرآیندهای سازمانی و همچنین فاکتورهای رسمیت، اندازه و پراکندگیجغرافیایی، ماهیتکار و محافظهکاری مدیران بهعنوان زیرشاخص بوده است. یافتههای فاز دوم نشان داد که استراتژی مدیریتدانش در پایش فرآیند مؤثر است و مدیریتدانش از طریق شاخصهای تاثیرگذار شامل کاهش هزینه، کاهش زمان، جلوگیری از دوبارهکاریها، کاهش ریسک از دست دادن دانش بعلت ترک سازمان توسط افراد، کاهش وابستگی دانش به افراد و افزایش سرعت دسترسی به دانش، بر روی پایش فرایندهای داخلی موثر واقع شده است. پیشنهاد میشود سازمان از ابزارهای فناورانه همانند سیستمهای پشتیبانی از تصمیمگیری (DSS) و گروه افزارها نظیر مخازن مستندات، نقشههای دانشی، جریان کار و پایگاههای داده مشترک استفاده نماید.